کد قالب کانون انواع سبک های نمایشی در هنر تئاتر

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1139
بازدید دیروز : 176
بازدید هفته : 1139
بازدید ماه : 1367
بازدید کل : 154023
تعداد مطالب : 2266
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 19 آذر 1402

انواع سبک های نمایشی در هنر تئاتر:

1. اکسپرسیونیسم (درون آزمایی)

 

اصطلاح اکسپرسیونیسم اولین بار در نقاشی به کار رفت و برای تمایز از سبک امپرسیونیسم بود. دغدغه اکسپرسیونیست ها اغلب بیان تصورات، احساسات و رویاهایشان بود. بعد از جنگ جهانی اول این رویکرد در تئاتر کشور آلمان نیز رواج پیدا کرد. اکسپرسیونیست های آلمانی تلاش می کردند که حالات درونی انسان را نمایش دهند و سعی کردند قراردادهای منطقی و قاعده های متداول و منظم و آداب سخن و رفتار که در نمایش رئالیستی و ناتورالیستی بود را کنار بگذارند.

از این سبک نمایشی برای بیان احساسات و تصورات و رویاها و حالات درونی و ذهنی به صورت متضاد استفاده می شود. مضمون این نوع نمایش، اغلب پرتضاد و تکان دهنده بود و نمایش نامه های اکسپرسیونیست اغلب ذهنی بود و فقط به شخصیت اصلی نمایش عمث روانشناسانه می دادند و از این راه افکار و اندیشه های درونی خود را نشان می دادند. عمر اکسپرسینیسم طولانی نبود ولی تاثیر شگفت انگیزی بر نمایش‌نامه نویسانی مانند شون اکیسی، ساموئل بکت، اوژن یونسکو گذاشت.

2. تئاتر پوچی (تئاتر ابزورد یا نمایش بی معنی)

تئاتر پوچی به صورت مکتبی واحد به وجود نیامد و ترکیبی از چندین نمایش نامه بود که دیدگاه مشابهی نسبت به زندگی داشتند. این گروه برای این حقیقت تلاش کردند که شکل نمایش و تئاتر را با محتوای آن تطبیق دهند. این گروه نیز مانند اوریپید (از شاعران و نمایش نامه نویسان یونان باستان است) نظر بدبینانه ای نسبت به هستی داشتند ومعتقد بودند زندگی بی معنا و پوچ است با این تفاوت که این پوچی را فقط می توان به کمک شکلی همانقدر پوچ و بی معنا بیان کرد.

این گروه وارثان هنری مکتب دادائیسم بودند. از مشهور ترین نمایش نامه نویسان این سبک ساموئل بکت و اوژن یونسکو هستند.

 

آلبر کامو در مقاله اسطوره سیزیف به پوچی و هستی بی معنی و کوشش های بیهوده انسان پرداخته است. در این مقاله سیزیف انشانی است که بخاطر گناهی که مرتکب شده است، محکوم است تا ابد تخته سنگی را از دامنه کوه به قله کوه حمل کند ولی وقتی سنگ با زحمت زیاد به قله کوه می رسد دوباره به پایین می لغزد و سیزیف ناچار است تا دوباره این کار را تکرار کند و این کار او نمادی از بیهودگی و بی حاصلی است.

3. دادائیسم (سرگرمی و مسخرگی)

بعد از وقوع جنگ جهانی اول و کشتار مردم و ویرانی های زیاد، تغییرات عمیقی در نفسیات اروپاییان ایجاد شد و باعث پی ریزی جنبش دادا شد. این جنبش معتقد بود که جهان فاقد معنا است و کوشیدند تا با از بین بردن تمام معیار های سنتی هنر به بورژوازی (جامعه سرمایه داری) نشان دهند که دنیا چقدر بی معنا و پوچ است. نمایش نامه های این گروه نیز به نوعی کاملا غیر متعارف و بی معنا بود و باعث واکنش تند تماشاچیان می شد.

4. رومانتیسم (شاعرانه)

این جنبش که در اواخر شده هجدهم پدید آمد به این موضوع تاکید داشت که احساسات و تجارب ذهنیو شخصی انسان واقعی تر و مهم تر از چیزهای منطقی و عقلانی است. رومانتیسم در واقع گریز از قاعده های کلاسیسم (كلاسیسیسم مكتب قانون ها، قواعد و اصول است كه بایدها و نبایدهای بسیاری را شامل می شود) است. رومانتیک ها طبیعت را آن گونه که آرزو می کردند بیان می کردند و نه آن طور که بود. نمایشنامه های شیلر و گوته در آلمان برگرفته از این سبک است. در انگلستان نیز نمایش نامه های کیتس، شلی و لرد بایرون براساس این سبک تدوام یافت.

در این سبک نمایش تجربه های ذهنی و احساسات نسبت به منطق اهمیت بیشتری دارد و نمایش نامه نویس های این سبک همه چیز را آنطور که ارزو دارند به همه نشان می دهند.

5. رئالیسم (واقع گرایی)

هنرمندان سبک رئالیسم تلاش می کنند تا زندگی را همانطور که در واقعیت هست نمایش دهند و نمایش نامه های این سبک نیز بر قوانین طبیعت و جامعه استوار است و پدیده ها و اتفاقات انسانی را در قالب موقعیت محیطی و فردی خاص و هیجان انگیز نشان می دهد. رئالیست ها جامعه را موجودی زنده و پویا و انسان را اجتماعی و در پی آن چیزهایی که در لایه های زیرین زندگی پنهان است می بیند. هنریک ایبسن از پیشرویان و نمایش نامه نویسان سبک رئالیسم است. ماکسیم گورکی، آنتوان چخوف، تنسی ویلیامز و آرتور میلر از دیگر نویسندگان این سبک هستند.

6. سمبولیسم (نمادگرایی)

ایبسن که از نمایش‌نامه نویسان رئالیست بود به تدریج در آخرین نوشته های خود به سوی سمبولیسم یا نمادگرایی رفت. هنرمندان این سبک اعتقاد داشتند که تئاتر رئالیستی نگرشی یک بعدی به انسان می دهد و از ماوراءالطبیعه (پدیده‌های فرضی است که تابع قوانین طبیعت نیستند) چشم پوشی می کند.

7. سورئالیسم (آن سوی حقیقت یا ورای حقیقت)

 

سور یعنی روی و رئال یعنی حقیقت، سورئالیسم درباره فراتر از واقعیت حرف می زند. تئاتر و نمایشی که همه چیزش غیرواقعی است و بازیگران این سبک اجرای غیرواقعی انجام می دهند. سورئالیسم هیچ غیر واقیتی ندارد و همین غیر واقعیت ها، واقعیت سورئالیسم را تشکیل می دهند. زیگموند فروید را می توان یکی از بنیان گذاران اصلی این سبک دانست.

8. امپرسیونیسم (احساس و تاثر)

سبک امپرسیونیسم تمرکز کلی بر احساسات انسان دارد به طوری که تمام نمایش از شخصیت های مبهم به همراه اندیشه های القایی تشکیل شده است به این نمایش ها تاثیر گرایی هم می گویند.

9. فرمالیسم (شکل گرایی)

هنرمندان این سبک اعتقاد دارند که ارزش یک اثر به ساختار و ویژگی های آن است و تمام محتوای ارزشمند یک اثر در درون آن نهفته است.

ویژگی های سبک فرمالیستی:

    حذف زبان

    کوچک شدن تئاتر(بازی، میزانسن)

    گنگ بودن

    انتظار از بیان

بنابراین هر اثری که جنبه های بیرونی را بیش از حد وارد کند و معنا را نادیده بگیرد، فرمالیسم محسوب می شود.

10. تئاتر اپیک (نمایش روایتی، ارسطویی)

به نمایشی که اهداف سیاسی و یا دو جنگ خاص اساس آن باشد اپیک تئاتر می گویند.

این سبک بسیار نزدیک به نمایش تعذیه در ایران است و ویژگی های این سبک: عدم ارتباط حسی بین مخاطب، اجرای روایت داستان به جای وقوع داستان

11. ناتورئالیسم (طبیعت گرایی)

 

سبک ناتورئالیسم در اواخر سده نوزدهم پدید آمد و از دید فلسفه به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته باشد گفته می شود مثل بازگشت زندگی انسان ها به طبیعت در طول تئاتر

12. مدرنیسم (امروزی)

 

این سبک به معنای گرایش فکری و رفتاری به پدیده های فرهنگی امروزی و پیشرفته و کنار زدن سنت های قدیمی انسان است.

سبک مدرنیسم بسیار گسترده و نامحدود است و ترکیبی از هنر، اقتصاد، فرهنگ است.

13. کمدی کلاسیک (طنز کهن)

هدف کمدی در ظاهر خنده است اما در باطن مسائلی مانند نقض های جامعه است. شخصیت های کمدی  معمولا از قشرهای پایین جامعه هستند. کمدی کلاسیک قوانین رسمی تری دارد به طور مثال طنزهای عقل پسند و عمیق و حرکات حساب شده بازیگران

14. کمدی رمانتیک (کمدی عاشقانه)

در این نوع نمایش کمدی، بیشترین تمرکز روی موضوع عشق است و به صورت خنده دار و کمدی است و ساختارهای اساسی کمدی کلاسیک کمتر مورد استفاده است از آثار بارز این سبک می توان به آثا ویلیام شکسپیر اشاره کرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: تئاتر
برچسب‌ها: هنر شناسی